بانک مسکن
بانک مسکن

بانک مسکن

امام علی(ع) و تشریفات

شناختن تاریخ سراسر افتخار امام علی(ع) به عنوان الگوی تمام نما از حکومت اسلامی, امروز برای کارگزاران انقلاب اسلامی یک ضرورت انکارناپذیر است.

این مقاله نگاهی گذرا دارد به مهم ترین ویژگی حکومت حضرت علی(ع), یعنی بیآلایشی و مقابله شدید با تشریفات که از گذشتگان به ارث باقی مانده بود.

حکومت بی آلایش
هر نظام وحکومتی مبتنی بر اصولی است که در آن نهادینه می شود و حکومت را با این اصول باید مورد ارزیابی قرار داد. نظام اصیل اسلامی که پایه های آن در عصر رسالت نبوی پی ریزی شد و در زمان کوتاه ولایت علوی شکوفا گشت, مهم ترین ویژگی این حکومت, سادگی و دوری از هرگونه تشریفات زائد بود; به طوری که ستاد حکومت و اداره جامعه ـ دارالاماره ـ آن مسجدی بود که در آن عبادت و احکام الهی به مردم ابلاغ می شد و مسلمانان به فرمان پیامبر به جنگ فرا خوانده می شدند. و پیامبر(ص) با این چنین حکومتی توانست دو امپراطوری بزرگ ایران و روم را به زانو در آورد و در مقابل, دلهای پا برهنگان عالم را به خود جذب کند و بذر عشق را در قلوبشان بیفشاند. ولی دیری نپایید که این اصل ساده زیستی و زهد همچون دیگر اصول یکی پس از دیگری به دست فراموشی سپرده شد و تشریفات جای آن را گرفت و زیبائی های زندگی ساده حاکمان اسلامی رخت بربست و یک حرکت ارتجاعی خزنده جایگزین حرکت اصیل اسلامی گشت و این انحراف ثمره تلخ سقیفه بود که در سایه آن, حاکمان فاقد شرایط و مرفهان بی دردی همچون معاویه که لیاقت نشستن بر مسند حکومت حتی برای ساعتی را نداشتند,(1) کرسی قدرت را در دست گرفتند.

دو رسالت مهم
نقطه آغاز بدعت ها بعد از پیامبر اکرم(ص) از طرف حاکمان و برخی دست اندر کاران حکومت بود. انحراف حکومت اسلامی به تدریج تشریفات و فرهنگ جاهلیت را به دنبال داشت و نقطه اوج این انحرافات در زمان خلیفه سوم جلوه گر شد و به عنوان یک عادت در آمد. وجامعه بااین انحرافات خوی گرفت. اولین نمونه ای که مسلمانان نظاره گر آن بودند, توسط سعد ابن ابی وقاص بعد از فتح عراق در شهر کوفه قامت برافراشت.(2) و چند صباحی نگذشته بود که بنی امیه ـ این طاغوتیان امت پیامبر(ص) ـ با در دست گرفتن قدرت, فرهنگ جاهلیت را احیا کردند و توفان مسموم تشریفات از سوی شام وزیدن گرفت و به دنبال آن کاخ نشینی برای حکومت یک امر ضروری به شمار آمد.(3)

حکومت عدالتجوی حضرت علی(ع) وارث این انحرافات و بدعتها شد و لذا دو رسالت مهم فراروی حضرت قرارگرفت و می توان گفت که مهم ترین مشکلاتی که در برابر حکومت حضرت پدید آمد, مولود انجام این دو رسالت است: یکی احیإ سنت نبوی و محو فرهنگ جاهلیت و دیگری برکناری کارگزارانی که سعی در برگرداندن جامعه اسلامی به فرهنگ جاهلیت داشتند; که امثال معاویه از این نوع کارگزاران بودند.

یکی از ارزشهای دوران حکومت پیامبر(ص) ساده زیستی حاکمان بود که فرهنگ تشریفات جایگزین آن گردید.

امیرالمومنین(ع) از ابتدای خلافت, به شدت با تشریفات به صورت های مختلف مبارزه کرد و به احیای سنت پیامبر(ص) همت گماشت.

زمانی که آن بزرگوار از مدینه به کوفه آمد, پیشنهاد شد که به دارالاماره ای رود که سعد ابن ابی وقاص بنا کرده بود, ولی حضرت نپذیرفت و همچون رسول خدا(ص) ـ مسجد کوفه ـ را محل حکومت خود قرار داد. چرا که از نگاه او اساس کاخ نشینی با روح اسلام منافات داشت و از این رو فرمود: ((قصر, مرکز تباهی و فساد است.))(4)

بزرگ ترین آفتی که امروز نظام اسلامی ما را تهدید می کند, همان آفت تاریخی تشریفات است که جامعه اسلامی بعد از پیامبر(ص) بدان دچار شد. یعنی نفوذ فرهنگ طاغوتیان و صاحبان زرو زور و تزویر ((رسانه های انحرافی)) در قلب حکومت اسلامی.

امام راحل(ره) این ناخدای کشتی انقلاب می فرماید:

((آن روزی که دولت ما توجه به کاخ پیدا کرد, آن روز است که باید ما فاتحه دولت و ملت را بخوانیم... . آن روزی که مجلسیان خوی کاخ نشینی پیدا کنند, خدای نخواسته و از این خوی ارزنده کوخ نشینی بیرون بروند, آن روز است که ما برای این کشور باید فاتحه بخوانیم.))(5)

علی(ع) در برابر اشرافی گری
همان طوری که اشاره شد, ساده زیستی یکی از موهبت هایی بود که اسلام برای مسلمانان به ارمغان آورد و موجب گرایش دلهای مردم به ویژه مستضعفان و پابرهنگان به اسلام گشت ولی دیری نپایید که با شیوه ای که بعد از پیامبر اسلام(ص) در پیش گرفته شد, متإسفانه در سایه کشور گشائی و به دست آوردن غنائم, جامعه را سمت اشرافی گری سوق دادند و این حرکت باعث سلب اعتماد توده مردم نسبت به حاکمان شد. و فرهنگ همسوئی با مرفهان بی درد, برخی استانداران و حاکمان را هم در خود فرو برد. این پدیده شوم هرگز از دیدگان تیزبین محرومان و کسی که در دامن وحی پرورش یافته بود, مخفی نماند. در آن هنگام که به حضرت خبر می رسد که استاندارش در بصره به یک مهمانی اشرافی دعوت شده و برسر سفره رنگینی نشسته است, برمی آشوبد و استاندار را مورد سرزنش قرار می دهد و می فرماید:

((ای پسر حنیف! به من خبر رسید که برسر سفره ای رنگارنگ دعوت شدی و شتابان سوی آن رفتی و گمان نمی کردم که به مهمانی عده ای بروی (و با آنان همساز شوی) که مستمندان و نیازمندان را از خود می رانند و اشراف و اغنیإ را به خود می خوانند... . ای پسر حنیف! بدان که امام و رهبر تو از دنیای خود چیزی جز دو پاره لباس و دو قرص نان برنگزید. البته بدان که نه تو (ونه هیچ احدی) نای چنین زندگی را ندارید و لکن مرا با پرهیز کاری و پاکدامنی و تلاش و کوشش یاری کنید....))(6)

سفره علی(ع)
مهم ترین دغدغه امیرالمومنین(ع) این است که مبادا کارگزاران او ساده زیستی را فراموش کنند و همچون گذشتگان تشریفات را برای خود عادت گردانند و به این خاطر است که آنان را به پیروی از امام و رهبر خود فرا می خواند و می فرماید:

((الا و ان لکل مإموم اماما یقتدی به; هر پیروی, امام و رهبری دارد که به آن اقتدإ می کند.(7)

این کلام امام(ع) مشعل فروزانی است که رهروان راستین هدایت را به مکه سعادت می رساند. و ملاک رسیدن به فردای سعادتمند این است که آدمی بداند که حقیقتا دنباله روی چه کسانی است؟ و عثمان بن حنیف فرمانبر امامی بود که سفره او رنگی دیگر داشت.

روزی احنف بن قیس بر معاویه وارد شد, هنگامی که سفره انداختند, بر روی آن از همه رنگ غذا نهادند. احنف وقتی نگاهش به این سفره رنگین دوخته شد, ناگهان به گریه آمد.

معاویه پرسید: برای چه به گریه افتادی؟

احنف بن قیس گفت: به یاد علی(ع) افتادم که روزی در خدمت او مشرف بودم. وقتی هنگام افطار شد, از من دعوت کرد که مهمانش شوم. نگاهم به کیسه ای در بسته افتاد که به نزد حضرت آوردند. پرسیدم: چه چیزی در کیسه است؟ حضرت علی(ع) فرمود: نانی است از آرد و سبوس جو. سوال کردم: پس چرا سر آن را بستی؟ امام علی(ع) فرمود: چون ترسیدم مبادا حسن و حسین آن نان ها را با روغن مخلوط کنند.(8)

علی(ع) در برابر افزون طلبی
شاید کمتر کسی را به توان پیدا کرد که با دو واژه عدالت و بیت المال یا اموال عمومی, آشنایی نداشته باشد. زیرا درهرجامعه ای بین این دو, رابطه تنگاتنگی وجود دارد و در جامعه اسلامی نیز دو مقوله مهم به شمار می رود و یکی از اساسی ترین شعار حکومت اسلامی, رعایت عدالت اسلامی در صرف بیت المال در بخش های گوناگون است. که عمده ترین آن, دادن حقوق افراد جامعه و جلوگیری از افزون طلبی نامشروع عده ای است که برای خود حق خاص قائلند. و متإسفانه یکی از عوامل ناهنجاریها و کارشکنی ها در حکومت حضرت علی(ع), عادت زشت و ناپسندی بود که عده ای از قبل پیدا کرده بودند و قدرت تحمل عدالت علوی را نداشتند و از ابتدا زبان به اعتراض گشودند. وقتی حضرت امیرالمومنین(ع) خواست برای اولین بار بیت المال را تقسیم کند, فرمود:

((مقداری بیت المال در این جاست و به نحو مساوی بین افراد سیاه و سرخ و سفید تقسیم می کنیم.)) مروان باشنیدن این کلام حضرت به طلحه و زبیر گفت: ((مراد حضرت غیر شما دو نفر نبود.))(9)

اهتمام به بیت المال
ثروت ملی بسان خون در رگهای امت نقش حیاتی در اداره جامعه دارد و باید بدان توجه ای ویژه داشت و مهم ترین وظیفه حکومت, حراست از اموال عمومی و جلوگیری از صرف آن در راههای بی هوده و بی حاصل است. حضرت علی(ع) در نامه ای به استانداران خود می نویسد:

((وقتی نامه به من می نویسید, سرقلم ها را نازک, و فاصله خطوط را کم و از زیاده گوئی و قلم فرسائی پرهیز کنید. زیرا اموال مسلمین گنجایش (چنین) ضررهائی را ندارد.))(10)

روح صرفه جوئی همان طوری که در زندگی شخصی یک ضرورت انکارناپذیر است, برای کارگزاران اهمیت مضاعف دارد. ولی متإسفانه این روزها چه مجالس ها و همایش هایی که با هزینه های نجومی ولی کم حاصل برپا نمی شود؟! آیا به راستی امثال این امور مورد خطاب حضرت علی(ع) نیست؟!

صاحب کتاب ((الغارات)) از یکی از اساتید خود چنین نقل می کند و می گوید:

من بچه بودم. پدرم مرا به مسجد کوفه برد. پدرم مرا روی گردنش نشاند و من علی بن ابی طالب(ع) را دیدم که در روز جمعه ـ که مسجد پراز جمعیت بود.ـ در حال ایستاده مشغول خواندن خطبه بود و با آستین لباسش خود را باد می زند تا خود را خنک کند.

به پدرم گفتم: آیا چون هوا گرم است, امیرالمومنین(ع) با آستین لباسش خود را خنک می کند؟

پدرم گفت: این چنین نیست, علی بن ابی طالب(ع) رنج سرما و گرما را احساس نمی کند و این که می بینی علی(ع) آستین را حرکت می دهد برای آن است که او بیش از یک پیراهن ندارد و چون این لباس را شسته و خشک نشده است, آستین را حرکت می دهد که خشک شود.(11)

پیشگام عدالت
شخصیت های بزرگ تاریخ را نوعا از گفتار و نظریات علمی, اجتماعی و سیاسی آن ها می شناسند. آیا انبیإ و اولیإ الهی را باید از چنین منظری جستجو کرد؟

به تعبیر دیگر, منشإ عظمت و بزرگی چنین شخصیت هایی چیست؟

آنچه باعث محبوبیت بیشتر حضرت علی(ع) در دلها شد, سیره عملی آن حضرت خصوصا در دوران حکومت بود. و حکومت علوی, آیینه تمام نمای شخصیت حضرت امیرالمومنین(ع) است.

او خود پیشرو در اجرای ارزشهاست و بدین جهت می فرماید:

((به خدا سوگند! من شما را به چیزی فرمان ندادم مگر آن که پیش از دادن فرمان, خود قبل از شما انجام دادم و شما را از هیچ چیز نهی نکردم مگر آن که خود پیش از شما از آن دوری کردم.))(12)

مولا علی(ع) به همراه غلامش قنبر به بازار آمد تا پیراهنی را تهیه کند. دو پیراهن را خریداری نمود, یکی را به سه درهم و دیگری را به دو درهم.

سپس به قنبر فرمود: ((پیراهن سه درهمی برای شما باشد.))

قنبر عرض کرد: مولای من! این پیراهن برای شما لازم تر است, چرا که برکرسی خطابه می نشینی و با مردم سخن می گوئی.

حضرت فرمود: ((تو نیز جوان هستی, همراه باشدت تمایلات جوانی و از پروردگارم شرمسار می شوم که تو را برخود مقدم ندارم.)) و بعد فرمود: از پیامبر گرامی شنیدم که می فرمود: ((البسوهم مماتلبسون و اطعموهم مماتإکلون)); از آن چه خود بر تن می کنید و تناول می کنید, برآن ها(بردگان و خدمتکاران) بپوشانید و به آنان بخورانید.(13)

آیا امروز کارکنان هر شرکت و هر نهاد دولتی و مردمی همان جامه و لباس مدیران و رئیسان را برتن می کنند و از همان امکانات غذایی برخوردارند؟

بیایید همه به سوی راه و رسم ((نظام نبوی و علوی)) بازگردیم.

پی نوشتها:

1 ـ تاریخ طبری, ج 4, ص 439.
2 ـ همان, ص 46.
3 ـ العقدالفرید, ج 4, ص 365.
4 ـ فروغ ولایت, ص 430. به نقل از وقعه صفین, ص 5.
5 ـ صحیفه نور, ج 17, ص 218.
6 و 7 ـ نهج البلاغه, نامه ها, ش 45.
8 ـ به سوی دولت کریمه, ص 38, به نقل از اصل الشیعه و اصولها, آل کاشف الغطإ.
9 ـ روضه کافی, ج 8, ص 69.
10 ـ بحارالانوار, ج 76, ص 49.
11 ـ الغارات, ج 1, ص 98.
12 ـ نهج البلاغه, خطبه, 174.
13 ـ بحارالانوار, ج 40, ص 324.
نظرات 1 + ارسال نظر

سلام حمید جان. اول اینکه باید بگم قالب وبت خیلی خیلی عالیه . هم اینکه قشنگه هم سبکه و دیر بالا نمیاد .
مطالبتم که حرف نداره .
امیدوارم آخرین باری نباشه میام اینجا . سری بهم بزن خوشحال میشم باهات تبادل لوگو و لینک داشته باشم .
سبز باشی . یا علی

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد