شناختن تاریخ سراسر افتخار امام علی(ع) به عنوان الگوی تمام نما از حکومت اسلامی, امروز برای کارگزاران انقلاب اسلامی یک ضرورت انکارناپذیر است.
این مقاله نگاهی گذرا دارد به مهم ترین ویژگی حکومت حضرت علی(ع), یعنی بیآلایشی و مقابله شدید با تشریفات که از گذشتگان به ارث باقی مانده بود.
حکومت عدالتجوی حضرت علی(ع) وارث این انحرافات و بدعتها شد و لذا دو رسالت مهم فراروی حضرت قرارگرفت و می توان گفت که مهم ترین مشکلاتی که در برابر حکومت حضرت پدید آمد, مولود انجام این دو رسالت است: یکی احیإ سنت نبوی و محو فرهنگ جاهلیت و دیگری برکناری کارگزارانی که سعی در برگرداندن جامعه اسلامی به فرهنگ جاهلیت داشتند; که امثال معاویه از این نوع کارگزاران بودند.
یکی از ارزشهای دوران حکومت پیامبر(ص) ساده زیستی حاکمان بود که فرهنگ تشریفات جایگزین آن گردید.
امیرالمومنین(ع) از ابتدای خلافت, به شدت با تشریفات به صورت های مختلف مبارزه کرد و به احیای سنت پیامبر(ص) همت گماشت.
زمانی که آن بزرگوار از مدینه به کوفه آمد, پیشنهاد شد که به دارالاماره ای رود که سعد ابن ابی وقاص بنا کرده بود, ولی حضرت نپذیرفت و همچون رسول خدا(ص) ـ مسجد کوفه ـ را محل حکومت خود قرار داد. چرا که از نگاه او اساس کاخ نشینی با روح اسلام منافات داشت و از این رو فرمود: ((قصر, مرکز تباهی و فساد است.))(4)
بزرگ ترین آفتی که امروز نظام اسلامی ما را تهدید می کند, همان آفت تاریخی تشریفات است که جامعه اسلامی بعد از پیامبر(ص) بدان دچار شد. یعنی نفوذ فرهنگ طاغوتیان و صاحبان زرو زور و تزویر ((رسانه های انحرافی)) در قلب حکومت اسلامی.
امام راحل(ره) این ناخدای کشتی انقلاب می فرماید:
((آن روزی که دولت ما توجه به کاخ پیدا کرد, آن روز است که باید ما فاتحه دولت و ملت را بخوانیم... . آن روزی که مجلسیان خوی کاخ نشینی پیدا کنند, خدای نخواسته و از این خوی ارزنده کوخ نشینی بیرون بروند, آن روز است که ما برای این کشور باید فاتحه بخوانیم.))(5)
((ای پسر حنیف! به من خبر رسید که برسر سفره ای رنگارنگ دعوت شدی و شتابان سوی آن رفتی و گمان نمی کردم که به مهمانی عده ای بروی (و با آنان همساز شوی) که مستمندان و نیازمندان را از خود می رانند و اشراف و اغنیإ را به خود می خوانند... . ای پسر حنیف! بدان که امام و رهبر تو از دنیای خود چیزی جز دو پاره لباس و دو قرص نان برنگزید. البته بدان که نه تو (ونه هیچ احدی) نای چنین زندگی را ندارید و لکن مرا با پرهیز کاری و پاکدامنی و تلاش و کوشش یاری کنید....))(6)
((الا و ان لکل مإموم اماما یقتدی به; هر پیروی, امام و رهبری دارد که به آن اقتدإ می کند.(7)
این کلام امام(ع) مشعل فروزانی است که رهروان راستین هدایت را به مکه سعادت می رساند. و ملاک رسیدن به فردای سعادتمند این است که آدمی بداند که حقیقتا دنباله روی چه کسانی است؟ و عثمان بن حنیف فرمانبر امامی بود که سفره او رنگی دیگر داشت.
روزی احنف بن قیس بر معاویه وارد شد, هنگامی که سفره انداختند, بر روی آن از همه رنگ غذا نهادند. احنف وقتی نگاهش به این سفره رنگین دوخته شد, ناگهان به گریه آمد.
معاویه پرسید: برای چه به گریه افتادی؟
احنف بن قیس گفت: به یاد علی(ع) افتادم که روزی در خدمت او مشرف بودم. وقتی هنگام افطار شد, از من دعوت کرد که مهمانش شوم. نگاهم به کیسه ای در بسته افتاد که به نزد حضرت آوردند. پرسیدم: چه چیزی در کیسه است؟ حضرت علی(ع) فرمود: نانی است از آرد و سبوس جو. سوال کردم: پس چرا سر آن را بستی؟ امام علی(ع) فرمود: چون ترسیدم مبادا حسن و حسین آن نان ها را با روغن مخلوط کنند.(8)
((مقداری بیت المال در این جاست و به نحو مساوی بین افراد سیاه و سرخ و سفید تقسیم می کنیم.)) مروان باشنیدن این کلام حضرت به طلحه و زبیر گفت: ((مراد حضرت غیر شما دو نفر نبود.))(9)
((وقتی نامه به من می نویسید, سرقلم ها را نازک, و فاصله خطوط را کم و از زیاده گوئی و قلم فرسائی پرهیز کنید. زیرا اموال مسلمین گنجایش (چنین) ضررهائی را ندارد.))(10)
روح صرفه جوئی همان طوری که در زندگی شخصی یک ضرورت انکارناپذیر است, برای کارگزاران اهمیت مضاعف دارد. ولی متإسفانه این روزها چه مجالس ها و همایش هایی که با هزینه های نجومی ولی کم حاصل برپا نمی شود؟! آیا به راستی امثال این امور مورد خطاب حضرت علی(ع) نیست؟!
صاحب کتاب ((الغارات)) از یکی از اساتید خود چنین نقل می کند و می گوید:
من بچه بودم. پدرم مرا به مسجد کوفه برد. پدرم مرا روی گردنش نشاند و من علی بن ابی طالب(ع) را دیدم که در روز جمعه ـ که مسجد پراز جمعیت بود.ـ در حال ایستاده مشغول خواندن خطبه بود و با آستین لباسش خود را باد می زند تا خود را خنک کند.
به پدرم گفتم: آیا چون هوا گرم است, امیرالمومنین(ع) با آستین لباسش خود را خنک می کند؟
پدرم گفت: این چنین نیست, علی بن ابی طالب(ع) رنج سرما و گرما را احساس نمی کند و این که می بینی علی(ع) آستین را حرکت می دهد برای آن است که او بیش از یک پیراهن ندارد و چون این لباس را شسته و خشک نشده است, آستین را حرکت می دهد که خشک شود.(11)
به تعبیر دیگر, منشإ عظمت و بزرگی چنین شخصیت هایی چیست؟
آنچه باعث محبوبیت بیشتر حضرت علی(ع) در دلها شد, سیره عملی آن حضرت خصوصا در دوران حکومت بود. و حکومت علوی, آیینه تمام نمای شخصیت حضرت امیرالمومنین(ع) است.
او خود پیشرو در اجرای ارزشهاست و بدین جهت می فرماید:
((به خدا سوگند! من شما را به چیزی فرمان ندادم مگر آن که پیش از دادن فرمان, خود قبل از شما انجام دادم و شما را از هیچ چیز نهی نکردم مگر آن که خود پیش از شما از آن دوری کردم.))(12)
مولا علی(ع) به همراه غلامش قنبر به بازار آمد تا پیراهنی را تهیه کند. دو پیراهن را خریداری نمود, یکی را به سه درهم و دیگری را به دو درهم.
سپس به قنبر فرمود: ((پیراهن سه درهمی برای شما باشد.))
قنبر عرض کرد: مولای من! این پیراهن برای شما لازم تر است, چرا که برکرسی خطابه می نشینی و با مردم سخن می گوئی.
حضرت فرمود: ((تو نیز جوان هستی, همراه باشدت تمایلات جوانی و از پروردگارم شرمسار می شوم که تو را برخود مقدم ندارم.)) و بعد فرمود: از پیامبر گرامی شنیدم که می فرمود: ((البسوهم مماتلبسون و اطعموهم مماتإکلون)); از آن چه خود بر تن می کنید و تناول می کنید, برآن ها(بردگان و خدمتکاران) بپوشانید و به آنان بخورانید.(13)
آیا امروز کارکنان هر شرکت و هر نهاد دولتی و مردمی همان جامه و لباس مدیران و رئیسان را برتن می کنند و از همان امکانات غذایی برخوردارند؟
بیایید همه به سوی راه و رسم ((نظام نبوی و علوی)) بازگردیم.
سلام حمید جان. اول اینکه باید بگم قالب وبت خیلی خیلی عالیه . هم اینکه قشنگه هم سبکه و دیر بالا نمیاد .
مطالبتم که حرف نداره .
امیدوارم آخرین باری نباشه میام اینجا . سری بهم بزن خوشحال میشم باهات تبادل لوگو و لینک داشته باشم .
سبز باشی . یا علی